سانیا
نگارش در تاريخ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, توسط saniya

هنوزم از بازی کلاغ پر می ترسم!

می ترسم بگویم رفاقت؟ تو آرام بگویی پر...

نگارش در تاريخ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, توسط saniya

این ترانه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده
بسکه هِی خواب دیده بیداره، بسکه رؤیاشو بالا آورده

این شبیه دعای قبل از مرگ، این شروع یه اختتامیه‌س
شکل آژیرِ قرمزه حرفام، تف به تسلیم، تف به آتش‌بس

ایدز داره فرشته‌ی الهام، تن واژه کزاز می‌گیره
یه سگِ هار توی لپ تاپه، دستای شعرو گاز می گیره

روی مغزم اسید پاشیدن، نفسای مسیح بو می‌ده
دیگه هر حرفِ با پدر مادر، مزه‌ی شاشِ بازجو می‌ده

تنها هورا کشیدن آزاده! هایل هیتلر! هیتلرِ قدیس!
زنده‌باد وعده‌های توخالی! زنده‌باد کیک! زنده باد ساندیس!

کانگوروها تو کیسه شون گرگه، مامِ میهن سزارین می‌شه
سوسکا به ریش کافکا می‌خندن، دختری هفت ساله زن می‌شه

من به زخمام دخیل می بندم، باورم نیست که زمین صافه
مرده‌شورم نمی‌بره دیگه، پاپ بی‌خود خداشو می‌لافه

آرزوهامو ارث می‌ذارم، واسه نسلی که شاملو خونده
یه کلیسا نشون بده که تنِ صدتا گالیله رو نسوزونده

گول این چشم منجمد رو نخور! دستای من هنوز هم مُشتن
خوش خیالن اونا که فکر کردن با قپانی ترانه‌مو کشتن

برای مرگِ اون که با لبخند کتکم می‌زنه عزادارم
من هنوزم به مرگ مشکوکم، من هنوزم تو گور بیدارم

نگارش در تاريخ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, توسط saniya

من هر وقت که دارم فیلم نگاه مکنم یه ورق و کاغذ هم کنارم می زارم و دیالوگ هایی که قشنگه

رو یادداشت می کنم این دیالوگ ها هم مال سریال کره ای رویای بلند یکه امیدوارم خوشتون بیاد.

-می دونی با ارزش تر از یه دوست تو دنیا چیه؟یه حریف یه حریف که تو می خوای بزنیش زمین اون چیزیه که باعث میشه پیشرفت کنی

-دنیایی که توش زندگی می کنیم خیلی بی رحمه دنیایی که با تلوزیون و رسانه ها کنترل میشه و همچنین دنیایی که متکی به شکوفایی استعداد هاست

-وقتی یه مانع دیدیم کارمون اینه که ازش عبور کنیم اون وقت اون مانع تبدیل میشه به یه پل

-یکی یه بار بهم گفت اگه به یه دوست نتونی به خاطر موفقیتش تبریک بگی یعنی تو جهنمی زندگی می کنی که خودت ساختی نمی خوام تو جهنم زندگی کنم

-وقتی یه روز بگذره میشه خبر دیروز وقتی دو روز بگذره میشه خبر دو روز قبل و بعد از یک سال دیگه کسی چیزی به خاطر نمی یاره

-وقتی تاج به سر می کنی باید سنگینی شو هم تحمل کنی

نظر بدید لفطا...

 

نگارش در تاريخ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

 

نگارش در تاريخ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

و عشق صدای فاصله هاست فاصله هایی میان من وتو...

نگارش در تاريخ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

عاشقم عاشق آن میم که می آید آخر "عزیز" ... و مرا می کند مال تو

نگارش در تاريخ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

هرگز به گذشته برنگردید!!!
اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش برمیگشت،
هیچگاه یک پرنسس نمی شد...

نگارش در تاريخ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, توسط saniya

یه وقتــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات
میشــه یه جمله
که میكوبن تو صورتــــت
"
بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم ".......!!

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد